امیر هوشنگ ابتهاج، شاعر، نویسنده و پژوهشگر مشهور ایرانی. دراین نوشته با وب سایت ایران بیوگرافی همراه ما بمانید.
هوشنگ ابتهاج دیوان اشعار
در بیوگرافی مشاهیر ادبیات هوشنگ ابتهاج آمده است، این مجموعه، مهمترین و پرآوازهترین اثر ابتهاج است که شامل اشعار کلاسیک و نوآورانه او میشود. در این دیوان، موضوعاتی چون عشق، مرگ، وطن، طبیعت و مفاهیم عرفانی به چشم میخورد.
زبان شعری او در این مجموعه با غنای زبانی و عمق معنا، بر جایگاه او در ادبیات معاصر تأکید دارد.
هوشنگ ابتهاج چه کسی است
بیوگرافی شاعر هوشنگ ابتهاج به این شکل بیان میشود که، امیر هوشنگ ابتهاج، با تخلص سایه، شاعر و پژوهشگر ایرانی (۶ اسفند ۱۳۰۶ – ۱۹ مرداد ۱۴۰۱)، یکی از شاعران برجسته معاصر ایران بود.
نخستین اثر او، کتاب «نخستین نغمهها»، در سال ۱۳۲۵ منتشر شد. از دیگر آثار شناختهشده او میتوان به تصنیف «سپیده» و مجموعه غزلهایی مانند «در کوچهسار شب»، «حصار» و «ارغوان» اشاره کرد.
همچنین، او از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ سرپرستی برنامه «گلها» در رادیو را بر عهده داشت و برنامه موسیقایی «گلچین هفته» را نیز پایهگذاری کرد.
هوشنگ ابتهاج جایزه ها
در عرصهٔ تجلیلهای فرهنگی و ادبی، سایه در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۹۵، بیستوسومین جایزهٔ ادبی و تاریخی محمود افشار یزدی را در باغ موقوفات افشار دریافت کرد. این جایزه، به واسطهٔ ارزیابی و انتخاب اعضای هیئت گزینش، یکی از نمادهای قدردانی از فعالیتهای ادبی و پژوهشی او است.
همچنین، در ۱۲ مهر ۱۳۹۷، در مراسم پایانی ششمین جشنواره بینالمللی هنر برای صلح، نشان عالی «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و سه هنرمند دیگر اعطا شد. این نشان، نمادی از تأثیرگذاری آثار او در ترویج ارزشهای انسانی و فرهنگی در سطح بینالمللی است.
عکس هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج نویسندگان
اشعار نیمایی، غزلها و تصنیفهای هوشنگ ابتهاج (سایه) توسط هنرمندان نامآشنایی مانند محمدرضا شجریان، احمدظاهر، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، حسین قوامی و محمد اصفهانی اجرا شده است. این هنرمندان، در اجرای این آثار، توانستهاند عمق احساسات و زیباییهای شعر او را به گوش مخاطبان برسانند.
تصنیفهای خاطرهانگیزی مانند «تو ای پری کجایی» و «سپیده (ایران ای سرای امید)»، که از اشعار سایه ساخته شدهاند، همچنان در حافظه فرهنگی ایران جای دارند و جزو آثار ماندگار موسیقی ایرانی محسوب میشوند.
پس از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷)، سایه به همراه محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علیزاده، به نشانه اعتراض به حکومت پهلوی از رادیو استعفا دادند. او همچنین مدتی به عنوان مدیرکل شرکت دولتی سیمان تهران فعالیت داشت، اما میراث بزرگ او در عرصه شعر، تأثیرگذاری عمیق آثار و اشعارش بر ادبیات و فرهنگ معاصر ایران است.
هوشنگ ابتهاج عقیده
او در مصاحبهای در مهر ۱۳۹۲، دربارهٔ رابطهاش با حزب توده گفت: «عضو حزب توده نبودم؛ اما همیشه سوسیالیست بودم و به تودهایها احترام میگذاشتم و رفیق آنها بودم و با آنها همعقیده بودم.» این بیان نشان میدهد که هرچند او هیچگاه عضویت رسمی در حزب نداشت، اما از نظر فکری و اعتقادی، همعقیده و نزدیک به اصول و ارزشهای سوسیالیستی و تودهایها بوده است.
در ادامه، او در مصاحبهای دیگر ذکر میکند: «من به سلامت تئوریک سوسیالیسم باور دارم؛ هنوز باور دارم که هیچ راهی جز سوسیالیسم پیش پای بشر نیست.» این اعتقاد، نشاندهندهٔ پایبندی عمیق او به اصول و مفاهیم عدالت، برابری و انساندوستی است که در آثار و اشعار او نیز بازتاب یافته است.
هوشنگ ابتهاج حافظ
با وجود این گرایشهای سیاسی، در سالهای بعد، ابتهاج اشعاری سرود که محتوای آنها بیشتر حول محور مفاهیم عرفانی، اخلاقی و مناجات با خدا میچرخید. این اشعار، از نظر زبانی و پرداخت، شباهتهایی با اشعار حافظ و دیگر شاعران عرفانگرو در تاریخ ادبیات ایران دارند و عدهای آنها را نمونههایی از نزدیکی و پیروی درونمایههای معنوی و روحانی در آثار سایه میدانند.
این تغییر و تحول در نوع موضوعات اشعار، نشان میدهد که او در مسیر توسعهٔ فکری و هنری خود، مسیرهای مختلفی را طی کرده است و توانسته است همزمان با گرایشهای سیاسی، به ارزشهای معنوی و عرفانی نیز بپردازد.
عکس های هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج تحصیلات
هوشنگ ابتهاج آغاز تحصیلات خود را در شهر زادگاهش، رشت، در مدارس مختلفی سپری کرد. او ابتدا در مدارس عنصری، قاآنی، لقمان و شاهپور در رشت تحصیل کرد و دوران کودکی و بخش قابل توجهی از تحصیلات دبیرستانی خود را در این مدارس گذراند.
این مدارس، در آن زمان، مراکز آموزشی معتبر و پرآوازهای بودند که نقش مهمی در شکلگیری پایههای علمی و فرهنگی او ایفا کردند. پس از اتمام دورهٔ متوسطه در مدارس رشت، ابتهاج برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان، وارد مدرسهٔ تمدن در تهران شد.
در این مدرسه، که یکی از مدارس معتبر و شناختهشدهٔ آن زمان به شمار میرفت، او کلاس پنجم متوسطه را به پایان رساند و مسیر تحصیلات خود را ادامه داد.
هوشنگ ابتهاج زندگینامه
هوشنگ ابتهاج، معروف به سایه، یکی از برجستهترین شاعران و پژوهشگران ایران، در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت به دنیا آمد. در دوران کودکی و نوجوانی، تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران ادامه داد.
همزمان با این دوره، نخستین دفتر شعر او با عنوان «نخستین نغمهها» منتشر شد که نشاندهنده استعداد و علاقه عمیق او به شعر بود.
بیوگرافی هوشنگ ابتهاج
امیر هوشنگ ابتهاج، شاعر و ادیب بزرگ ایرانی، در روز یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ خورشیدی در شهر رشت به دنیا آمد. او در خانوادهای بهایی پرورش یافت.
پدرش، آقاخان ابتهاج، از پزشکان سرشناس رشت بود و سالها رئیس بیمارستان پورسینای شهر به شمار میرفت. مادر او فاطمه رفعت نام داشت.
پدربزرگ ابتهاج، «ابراهیم ابتهاجالملک» گرکانی، فردی با اصالت و از خانوادهای معتبر بود و مادربزرگش نیز اهل رشت بود.
در دوران کودکی و نوجوانی، خانواده ابتهاج در فضایی پر از تحولات سیاسی و اجتماعی زندگی میکردند. در آن زمان، جنگلیها، گروهی از مبارزان و جنگجویان محلی، کنترل منطقه را در دست داشتند.
پدربزرگ او، ابراهیم ابتهاجالملک، در این دوران هدف حمله و تهاجم قرار گرفت. او توسط گروهی اسلامگرای تندرو، با تحریک ملایان قشری و حامیان روسیه، با داس به قتل رسید.
این حادثه یکی از تلخترین و تاثیرگذارترین رویدادهای زندگی خانواده ابتهاج بود و تأثیر عمیقی بر مسیر زندگی و افکار او گذاشت.
عکس جذاب هوشنگ ابتهاج
زندگینامه هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۶۶، هوشنگ ابتهاج (سایه) همراه با خانوادهاش ایران را ترک کرد و به آلمان مهاجرت نمود. با این حال، او همواره در سفرهای متعددی به ایران بازمیگشت و ارتباط خود با وطن را حفظ میکرد.
در سال ۱۳۳۲، ابتهاج با همسرش، آلما مایکیال، که زادهٔ ۲۲ فروردین ۱۳۱۱ و از خانواده ارمنی بود، آشنا شد. این زوج در سال ۱۳۳۷ ازدواج کردند و از آن زمان، زندگی مشترک خود را آغاز نمودند.
هوشنگ ابتهاج کیست
نام کامل : امیر هوشنگ ابتهاج
متولد : یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ خورشیدی
محل تولد : شهر رشت
تحصیلات هوشنگ ابتهاج
این دورههای تحصیلی، نه تنها زمینههای علمی و فرهنگی او را تقویت کرد، بلکه در شکلگیری دیدگاههای ادبی و هنریاش نیز تأثیرگذار بودند.
تحصیل در شهر رشت و سپس در تهران، او را با محیطهای متنوع و فرهنگی متفاوت آشنا ساخت و به رشد تفکرات و احساسات شاعرانهاش کمک کرد.
عکس هوشنگ ابتهاج 2025
هوشنگ ابتهاج سوسیالیسم
هوشنگ ابتهاج هرچند در خانوادهای مرفه و سرشناس در زادگاه خود، رشت، به دنیا آمد و دوران کودکی و جوانی را در محیطی فرهنگی و اجتماعی پرآوازه گذراند، اما دیدگاهها و گرایشهای فکری او در طول زندگی، تحولات قابل توجهی را تجربه کرد.
او در سالهای جوانی و در قالب تفکرات سیاسی، همفکر و نزدیکی به جریانهای تودهای و سوسیالیستی داشت، هرچند هرگز عضویت رسمی در حزب توده ایران را نپذیرفت یا به آن نپیوست. این تمایلات فکری، به ویژه گرایشهای سوسیالیستی، برخی از منتقدان را بر آن داشت که معتقد باشند این گرایشها نقش مهمی در تقویت و شکلگیری ابعاد شعری و هنری او داشته است.
گرایش ابتهاج به سوسیالیسم و تفکرات چپ، در دوران فعالیتهای سیاسی و فرهنگیاش، نشاندهندهٔ دیدگاههایی بود که بر عدالت اجتماعی، برابرطلبی و انساندوستی تاکید داشتند.
هوشنگ ابتهاج شاعر
این هیئت، که شامل باقر پرهام، احمد شاملو، محسن یلفانی، غلامحسین ساعدی و اسماعیل خوئی بود، با هدف مقابله با نقض مرامنامه و اساسنامهٔ کانون نویسندگان ایران و حفظ اصول و ارزشهای بنیادین آن تشکیل شد. تصمیمات این هیئت در پی نگرانیهای جدی درباره انحراف از اهداف و منشور کانون و تلاش برای حفظ هویت فرهنگی و ادبی مستقل و مقاوم در برابر تأثیرات و فشارهای بیرونی اتخاذ شد. این اقدام، نمادی از تلاش اعضا برای پاسداری از آزادی بیان و استقلال فرهنگی در زمانهای بحرانی بود.
بر اساس این تصمیم، هوشنگ ابتهاج (سایه)، بهآذین، سیاوش کسرائی، فریدون تنکابنی و برومند، که به دلایل مختلف از جمله فعالیتهایی که با خطمشی و مرامنامهٔ کانون در تناقض بودند، تعلیق شدند. این اقدامها نشاندهنده تلاش هیئت دبیران برای اصلاح مسیر و تضمین پایبندی اعضا به اصول و ارزشهای تعیینشده در چارچوب منشور کانون بود، و در عین حال نمادی از دفاع از هویت و استقلال فرهنگی و ادبی در مقابل چالشها و انحرافات احتمالی محسوب میشد.
هوشنگ ابتهاج دوست دختر
در جوانی، امیر هوشنگ ابتهاج، معروف به سایه، دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت سکونت داشت. این عشق جوانانه الهامبخش اشعاری عاشقانه بود که در آن زمان سرود.
اما با وقوع بحرانهای سیاسی و جنگ در ایران، او شعری با عنوان «دیرست گالیا…» سرود که اشارهای به روابط عاشقانه و همزمان بحرانی بودن زمان داشت.
در سال ۱۳۴۶، سایه در جشن هنر شیراز بر مزار حافظ شعرخوانی کرد. این رویداد، توسط باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود، «از پاریز تا پاریس»، توصیف شده است. پاریزی نوشته است که مردم پس از شنیدن اشعار سایه بسیار هیجانزده شدند و نشان داد که شعر نو و نوآورانه او توانسته است عمق احساسات و ارزشهای فرهنگی را در آن زمان برانگیزد.
سایه یکی از بنیانگذاران انجمن ادبی «شمع سوخته» بود و در کنار هنرمندانی چون سیاوش کسرایی، نیما یوشیج، احمد شاملو و مرتضی کیوان قرار داشت.
عکس هوشنگ ابتهاج 2025
در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، که متشکل از چهرههای برجسته و تأثیرگذار در عرصه ادبیات و فرهنگ کشور بودند، تصمیم گرفتند تا اقداماتی جدی و قاطع در برابر برخی اعضا و نویسندگان فعال در کانون انجام دهند. این اقدامات در واکنش به تحولات سیاسی و اجتماعی آن زمان و همچنین نگرانیهایی درباره جهتگیریهای فرهنگی و سیاسی برخی اعضا صورت گرفت و نشاندهنده تلاش برای حفظ استقلال و هویت فرهنگی و ادبی کانون در شرایط بحرانی آن دوره بود.
هوشنگ ابتهاج فرزندان
حاصل این زندگی، چهار فرزند بودند: یلدا (متولد ۱۳۳۸)، کیوان (متولد ۱۳۳۹)، آسیا (متولد ۱۳۴۰) و کاوه (متولد ۱۳۴۱).
خانه شخصی سایه، که خود آن را ساخته و طراحی کرده بود، در سال ۱۳۸۷ با نام «خانهٔ ارغوان» به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسید. دلیل این نامگذاری، وجود درخت ارغوانی است که در حیاط این خانه قرار دارد و سایه در شعری خود دربارهٔ این درخت، از آن با عنوان «ارغوان» یاد کرده است. این خانه در میدان فردوسی تهران واقع شده و یکی از نمادهای فرهنگی و ادبی است که خاطرات زیادی از زندگی و آثار سایه را در خود جای داده است.
از جمله مهمترین آثار هوشنگ ابتهاج، تصحیح و بازنگری در غزلهای حافظ است. او نخستینبار در سال ۱۳۷۲، کتاب «حافظ» به کوشش سایه را منتشر کرد که شامل تصحیحات و پژوهشهای عمیق دربارهٔ دیوان حافظ بود. این اثر حاصل سالها تلاش و پژوهش او در حوزهٔ حافظشناسی است و در مقدمه آن، سایه این اثر ارزشمند را به همسرش، آلما، پیشکش کرده است.
هوشنگ ابتهاج اشعار
هوشنگ ابتهاج (سایه) یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین شاعران معاصر ایران است که مجموعهاشعار و آثار متعددی را در طول زندگی خود خلق کرده است. در ادامه، فهرستی از مهمترین اثرهای او را همراه با توضیحات مختصر درباره هر کدام آوردهام:
هوشنگ ابتهاج شعر سیاسی
در برهههایی از زندگیاش، ابتهاج اشعاری سرود که به موضوعات سیاسی، اجتماعی و ملی اختصاص داشتند.
این اشعار بیانگر دغدغههای او نسبت به وضعیت جامعه و کشور بودند و در آنها، به مفاهیمی چون آزادی، عدالت و وطندوستی اشاره شده است. این آثار نشان میدهد که ابتهاج نه تنها شاعری عارف و اخلاقمدار بلکه فردی با نگرانیهای ملی و اجتماعی نیز بوده است.
والپیپر هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج شعرها
ابتهاج در دورهای از زندگی خود، اشعاری سرود که بیشتر درونمایههای عرفانی، اخلاقی و مناجات با خدا داشتند.
این آثار، نشاندهندهٔ گرایش او به مفاهیم معنوی و روحانی است و در آنها، زبان و پرداخت حافظگونه به کار رفته است.
هوشنگ ابتهاج پیر و مرغان
این اثر شامل مجموعهای از اشعار و نوشتارهای ابتهاج است که به موضوعاتی چون تاریخ، فرهنگ و هویت ایرانی میپردازد.
این اثر، انعکاسی است از دغدغههای ملی و انسانی او و نشاندهندهٔ نگاه عمیق و انسانی شاعر به مسائل مختلف است. همچنین نشاندهندهی تعهد و علاقهی عمیق او به میراث فرهنگی ایران است.
هوشنگ ابتهاج حبس
پس از شروع حملات دستگاههای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی علیه رهبران و اعضای حزب توده، هوشنگ ابتهاج، معروف به سایه، در اردیبهشت ۱۳۶۲ بازداشت و به زندان منتقل شد.
در آن زمان، او به اتهامهایی مرتبط با عضویت در حزب توده و فعالیتهای سیاسی بازجویی شد و نزدیک به یک سال در زندان گذراند.
ابتهاج در مصاحبهها و خاطرات خود تأیید میکند که در مواجهه با دادستان وقت انقلاب، شهادت نورالدین کیانوری درباره عضویت او در حزب توده را رد کرده است.
این اقدام نشاندهنده تلاش او برای حفظ آبروی خود و تأکید بر بیگناهیاش در برابر اتهامهای سیاسی بود.
عکس هوشنگ ابتهاج برای کامپیوتر
هوشنگ ابتهاج آزادی
در این نامه، شهریار با تأکید بر نقش و جایگاه سایه، نوشته است: «وقتی سایه را زندانی کردند، فرشتهها بر عرش الهی گریه میکنند.»
این جمله نمادین و پرمحتوا، نشاندهندهٔ حمایت و احترام عمیق شهریار نسبت به ابتهاج بود و نقش مهمی در جلب توجه مسئولان و نهایتاً آزادی او ایفا کرد.
پایان این دوره سخت، پس از گذشت یک سال از حبس، اتفاق افتاد و ابتهاج پس از آزادی، به زندگی هنری و ادبی خود ادامه داد، در حالی که خاطرات تلخ آن دوران در ذهن او باقی ماند. این واقعه نشان دهندهی قدرت ادبیات و نقش شاعران در جامعه و تأثیر آن بر تصمیمگیریهای سیاسی است.
هوشنگ ابتهاج اخراج
این تصمیم در نهایت، در نشست فوقالعاده مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران به تصویب رسید و به صورت رسمی تایید شد. پس از این تایید، اعضای تودهای و مخالفان خطمشی کانون، از جمله این پنج تن، به همراه سایر عناصر موردنظر، از عضویت در کانون نویسندگان ایران اخراج شدند.
این اقدام نماد یک موضع قاطع و جدی از سوی نهادهای فرهنگی و ادبی کشور در مقابل فعالیتهای مخالف و در راستای حفظ و حراست از اصول و مرامنامهٔ کانون بود، که در آن زمان به عنوان یک نهاد مهم و مرجع در عرصه ادبیات و آزادی بیان شناخته میشد.
این رویداد تأثیر زیادی بر فضای فرهنگی و سیاسی آن دوره داشت و نشان دهندهٔ برخورد قاطع و جدی با جریانهای مخالف و تودهای در حوزه فرهنگ و هنر ایران بود.
هوشنگ ابتهاج مقالهها
علاوه بر اشعار، ابتهاج مقالات و یادداشتهایی در زمینههای ادبی، فرهنگی و اجتماعی نگاشته است که به تبیین دیدگاههای فکری و هنری او میپردازند. این آثار، راهنمایی برای فهم بهتر اشعار و نگرشهای او هستند و نشاندهندهی عمق تفکر و پژوهش او در حوزههای مختلف هستند.
در مجموع، آثار هوشنگ ابتهاج نشاندهندهی طیف گستردهای از موضوعات است: از عشق و عرفان گرفته تا وطندوستی و مسائل اجتماعی، و از نقد ادبی گرفته تا اندیشههای فلسفی.
زبان ادبی او غنی، پرمحتوا و سرشار از نمادها و کنایات است که هم در قالب شعر کلاسیک و هم در قالب نوآورانه، جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر ایران دارد و تأثیر قابل توجهی بر شاعران و نویسندگان بعد از خود گذاشته است.
عکس هوشنگ ابتهاج برای موبایل
هوشنگ ابتهاج و سید علی خامنه ای
هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۹۱، در سن ۸۵ سالگی، در گفتوگو با میلاد عظیمی، خاطرات خود را در کتابی با عنوان «پیر پرنیاناندیش» منتشر کرد. در این اثر، او به شرح جزئیات زندگیاش، نگرشها، و دیدگاههایش دربارهٔ بسیاری از چهرههای شاخص موسیقی، شعر و سیاست در زمانه خود پرداخت.
یکی از بخشهای مهم این کتاب، شرح چگونگی آزادیاش از زندان است. ابتهاج در این رابطه تأیید میکند که آزادیاش در سال ۱۳۶۳، پس از تلاشها و مداخلههایی صورت گرفت که نقش مهمی در این موضوع داشتند. او معتقد است که یکی از عوامل مؤثر در آزادیاش، نامهای است که محمدحسین شهریار، شاعر و استاد بزرگ ادبیات، به سیدعلی خامنهای، رئیسجمهور وقت، نوشته است.
هوشنگ ابتهاج فوت
تا زندهاید، زندهاید. اصلاً مرگ وجود ندارد. موقع مرگ زنده نیستید. اصلاً نمیدانید یعنی چه. از چه میترسید؟ چیزی که هرگز نمیتواند اتفاق بیفتد. تا وقتی شما هستید، اتفاق نمیافتد. موقعی اتفاق میافتد که شما نیستید.»
این دیدگاه، نشاندهندهٔ نگاه فلسفی و آرام او به موضوع مرگ بود. ابتهاج معتقد بود که مرگ، تنها زمانی رخ میدهد که زندگی پایان مییابد و انسان دیگر در دنیای فانی حضور ندارد.
او باور داشت که ترس از مرگ بیمعنی است، زیرا تا زمانی که زنده است، مرگ در واقع وجود ندارد و فقط پس از مرگ است که اتفاق میافتد. این نگاه آرام و فلسفی، نماد روحیهٔ تسلیمناپذیر و شناخت عمیق او از زندگی و مرگ بود که همواره در آثار و گفتگوهایش منعکس میشد. این دیدگاه، نوعی نفیِ ماهیتِ ملموس و فیزیکی مرگ و تمرکز برِ تجربهِ حالِ زنده بودن است.
مرگ هوشنگ ابتهاج
پیکر او در صبح روز شنبه، پنجم شهریور ۱۴۰۱، در باغ محتشم رشت، یکی از مکانهای مهم و نمادین در زندگی هنریاش، به خاک سپرده شد. این مراسم در حضور خانواده، دوستان و علاقهمندانش برگزار شد و یاد و خاطره او را گرامی داشتند.
به گفته خودش، ابتهاج همیشه در زندگیاش عشق وافری به زندگی داشت و هرگز نمیخواست مرگ را در ذهن خود مجسم کند. در گفتوگویی با مسعود بهنود، وقتی از او پرسیدند رابطهاش با مرگ چگونه است، پاسخ داد:
«شما هیچوقت با مرگ روبهرو نمیشوید.»
هوشنگ ابتهاج مرگ
هوشنگ ابتهاج، شاعر و ادیب بزرگ ایران، در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ (۱۰ آگوست ۲۰۲۲) در شهر کلن آلمان درگذشت. او در سن ۹۴ سالگی، بر اثر نارسایی کلیه و به دلیل کهولت سن، چشم از جهان فرو بست.
ابتهاج در طول سالهای زندگیاش همواره نماد شعر و ادب معاصر ایران بود و آثارش تأثیر عمیقی بر فرهنگ و هنر کشور گذاشت. او با شعر و اندیشههایش، جایگاه ویژه و ماندگاری در ادبیات معاصر ایران پیدا کرد.
💖مقالات پیشنهادی💖
یک پاسخ
👏👏👏👏👏👏